سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گلبرگ ششم انتظار - انتظار منتظر

رویکرد ادیان

چهارشنبه 86 خرداد 2 ساعت 12:55 صبح

رویکرد ادیان به آخر الزمان:

1-قرآن کریم:

آیه ی اول- «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین»

«وما اراده کرده ایم بر آنان که در روی زمین به ضعف کشیده شده اند منت نهاده،آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم»

آیه ی دوم- «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر/ان الارض یرثها عبادی الصالحون»

«گذشته از ذکر(تورات) در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ام به ارث خواهند برد»

2-انجیل:

«کمر های خود را بسته ، چراغ های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند؛ تا هر وقت آید و در را بکوبد ،بی درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد؛ پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی بردی ، پسر انسان می آید»

3-تورات:

و نهالی از تنه یسی بیرون آمده،شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خدا براو قرار خواهد گرفت.مسکینان را به عدالت ، داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد...گرگ با بره سکونت خواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید وگوساله و شیر پرواری با هم ...

در تمامی کوه مقدس من ، ضرر و فسادی نخواهد کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد»

4-زبور:

«زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد.همانجا بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود و در مکافاتش تامل خواهی کرد و نخواهد بود.و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد ...و میراث آنها خواهد بود تا ابد الآباد»

5-در منابع زرتشتیان:

سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده ، مردم جهان را همفکر و همگفتار و هم کردار گرداند»

6-در منابع هندوها:

این مظهر ویشنو(مظهر دهم) در انقضای کلی یا عصر آهن سوار بر اسب سفیدی در حالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد ظاهر می شود و شریران را تماما هلاک می سازد و خلقت را از نو تجدید و پاکی را رجعت خواهد داد...این مظهر دهم در انقضای عالم ، ظهور خواهد کرد»


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


غروب مهربانی

سه شنبه 85 اسفند 29 ساعت 2:25 صبح

شهادت هشتمین آفتاب مهربانی،ولی نعمت کریم ایران زمین،آقا علی بن موسی الرضا(ع)تسلیت باد.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)السلام علیک یا امام الرئوف

سلامت می کنم از فاصله ی دور،از مسافتی بعید

سلامت می کنم آفتاب هشتم و از شما می پرسم :چه شد که دیگر مرا به خود نخواندید.چه شد که رخصت دیدار دوباره تان را به من اعطا نمی کنید.

ضامن عشق،دلم بس دلتنگ صحن با صفای حرم نورانیتان شده.

آهوی بی پناه را ضامن شدی ای عشق و من اینک چون او دست به دامانتان می شوم و بال می گشایم تا درآغوش کشم عطر حضور سبزتان را

                      در لحظه لحظه ی زندگیم

                                   و در نفس به نفس زنده بودنم

امشب هفت فرشته نورانی بالهایشان را گشوده اند تا هشتمین فرشته را در بر گیرند.

امشب در دل خاک این سرزمین آفتابی غروب می کند که مهربانیش تا همیشه در دل تمام مردم آن بی غروب است.

           امشب دلم با غصه دمساز است ای عشق

                       امشب به سر سودای پرواز است ای عشق

                                 امشب حضور سبزتان را می خواهم

                                           امشب دلم عجیب هوای دیدارتان را کرده است

 خوان گستر بخشنده

از سفره ی اکرام بی کرانتان مرا بی نصیب مگذارید.

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


غمنامه

یکشنبه 85 اسفند 27 ساعت 1:22 عصر

شهادت نبی مکرم اسلام، پیامبر اعظم (ص) و سبط اکبرش، کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (ع) بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد

ای آنکه در تمام عرش نام زیبایت زیب دل هاست

هنوز بوی تو در باغ های عالم هست ،

فرشته ای که فرود آمد تو را چه گفت؟

که تا امروز تمام جان و جهان را به خویش می خوانی

و تا زمین و زمان هست زنده می مانی؟

اگر چه بعد از تو ای سبز ،باغ ها زردند

و خیل مرد نمایان شهر نامردند

ولی هنوز کیانی که با تو همسویند

غبار غصه ز چشمان شهر می شویند

اگر چه نیستی اما هنوز بانگ بلال از مناره می آید

که شهر را به تماشای نور می خواند

هنوز خاطره تابناک فریادت که تا نهایت تاریخ راه می پوید

تمام هستی ما را در این خراب آباد

به پایکوبی و جشن و سرور می خواند.

هلا ستاره ی شب های مکه و تاریخ،

که تاق کاخ مداین به خاطر تو شکست

و شعله های بلند آشیانه زرتشت

به احترام شب زادنت به خاک نشست

...

تو را غروب در این بامداد رنگین نیست

هنوز بوی تو در باغ های عالم هست!

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


سلام بر پیکر تیر باران شده

یکشنبه 85 اسفند 27 ساعت 12:58 عصر

بقیع در خلوت غریبانه اش دل به صدای مردی سپرده است که خدا بسیار دوستش دارد.

ماه رخسار به خاک مزاری نهاده که مدتهاست روشنای هیچ شمعی را حس نکرده است.

سوسوی هیچ فانوسی را نشنیده و گرمای هیچ اشکی را لمس نکرده.

مزاری که مثل صاحب غریبش غریب است.تکه ای از آسمان است که در دل خاک پنهان است.

سهمی از بهشت است که در بقیع گم شده است،

سوره ای از قرآن است که قرنها تلاوت نشدجز با لب و زبان همین مرد؛

همین مرد که چهره بر خاک گذارده

 و غریبانه ترین عاشقانه ها را در فراق آن غربت بی نهایت سر داده است.

سلام غریب تر از غریب،سلام آشنای غریب،مهربان غریب،بزرگ زاده غریب،

سلام مزار بی چراغ،تربت بی زایر،بهشت گمشده،

سلام آتشفشان صبر،چشمان معصوم،بازوان مظلوم،زبان ستمدیده،

سلام سینه شعله ور،جگر سوخته،پیکر تیر باران شده،

سلام امام غریب من ؛ ای کریم اهل بیت

تو بزرگتر از آن بودی که در ذهن بشر بگنجی.

نمایش تصویر در وضیعت عادی


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


ساقی

جمعه 85 اسفند 18 ساعت 5:59 عصر

 

   فرا رسیدن اربعین سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) رو تسلیت می گم.

  

                                      یا زینب(س)

        چی کشیدی وقتی دیگه حتی رقیه هم نبود تا با دیدنش دلت آروم بگیره.

              نمایش تصویر در وضیعت عادی

             

              السلام علی الحسین(ع) و علی علی بن الحسین(ع)

                      و علی اولاد الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین(ع)

نمایش تصویر در وضیعت عادی


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


زخم

سه شنبه 85 اسفند 15 ساعت 9:24 عصر

 

کهنه ای است زخم قبیله زمین.به کدامین قبیله می مانم؟

در کربلا مانده است برگ هویتم.وقتی که باد بر یال خونی خاک وزید و رفت؛

بر لب های مضطرب خاتون،به گل نشست پیام برادر و خیره ماند خاک برآواز کاخ ها.

از کدامین قبیله می آیم ؟ غریبانه شامی است قوم شقاوت.

بر گیسوان سوگوارم لاله آویختند تا همیشه تاریخ.

نمایش تصویر در وضیعت عادی


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


مناجات

سه شنبه 85 اسفند 15 ساعت 9:8 عصر

خدای من!

خواندمت پاسخم گفتی‍؛

از تو خواستم عطایم کردی؛

به سوی تو آمدم ،آغوش رحمت گشودی؛

به تو تکیه کردم نجاتم دادی؛

به تو پناه آوردم کفایتم کردی؛

خدایا!

از خیمه گاه رحمتت بیرونمان نکن؛

از آستان مهرت نومیدمان مساز؛

آرزوها و انتظار هایمان را به حرمان مکشان.

از درگاه خویشت ما را مران.

...ای خدای مهربان!

برمن روزی حلالت را وسعت بخش

و جسم و دینم را سلامت بدار.

 

                                           آمین یا ارحم الراحمین


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


سخنان جاویدان(1)

سه شنبه 85 اسفند 15 ساعت 8:58 عصر

امیر المؤمنین علی(ع):

-تلخی و سختی دنیا ،موجب شیرینی و آسودگی آخرت است و شیرینی و خوشی دنیا،باعث تلخی و ناراحتی آخرت است.

-وفاداری با پیمان شکنان و خیانتکاران ،در نزد خدا،خیانت به حساب می آید و پیمان شکنی با پیمان شکنان و خیانت کاران ،در نزد خدا،وفاداری به شمار می رود.

-تندرستی ،در نتیجه کم حسد بردن است که حسود خود به رنج است.

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


الحقوق(1)

سه شنبه 85 اسفند 15 ساعت 8:46 عصر

حق خدا:

اما حق خدای بزرگ این است که او را بپرستی و چیزی را با او شریک نسازی ،پس اگر با اخلاص تن به بندگی او دهی ،خداوند نیز تضمین کرده است که کار دنیا و آخرت تو را کفایت کند.

 

حق نفس:

حق نفس تو بر تو این است که خویشتن را در اطاعت خدا به کار بندی.


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


نی نامه

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 10:59 صبح

خوشا از دل نم اشکی فشاندن              به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یادکردن             زبان را زخمه ی فریاد کردن

خوشا از نی خوشا از سرسرودن         خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است                بگو از سر بگیرد دلنشین است

نوای نی نوای  بی نوایی است            هوای ناله هایش  نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ                 شفای خواب گُل ،بیماری سنگ

قلم تصویر جانکاهی است از نی           علم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح قلم زد              سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز              ازآن روز است نی ناله  پرسوز

چه رفت آن روز در اندیشه ی نی          که اینسان شد پریشان بیشه ی نی؟

سری سر مست شور و بی قراری         چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه ی او            غم  غربت ، غم  دیرینه ی او

غم نی بند  بند پیکر اوست                 هوای آن نیستان در سر اوست

دلش را با غریبی، آشنایی است           به هم اعضای او وصل از جدایی است

سرش بر نی ،تنش در قعر گودال         ادب را گه الف گردید،گه دال

ره نی پیچ و خم بسیار دارد                نوایش زیر و بم بسیار دارد

سری بر نیزه ای منزل به منزل           به همراهش هزاران کاروان بردل

چگونه پا ز گِل بردارد اشتر                که با خود باری از سر دارد اشتر؟

گران باری به محمل بود بر نی            نه ازسر،باری از دل بود بر نی

چو از جان پیش پای عشق سر داد       سرش بر نی نوای عشق سرداد

به روی نیزه و شیرین زبانی !            عجب نبود ز  نی شکر فشانی

اگر نی پرده ای دیگر بخواند               نیستان را به آتش می کشاند

سزد گر چشم ها در خون نشیند            چو دریا را به روی نیزه بیند

شگفتا بی سر و سامانی عشق!           به روی نیزه سر گردانی عشق!

ز دست عشق در عالم هیاهوست         تمام فتنه ها زیر سر اوست


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


: لیست کل منتظرانه ها :