سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ابا صالح - انتظار منتظر

نی نامه

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 10:59 صبح

خوشا از دل نم اشکی فشاندن              به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشقبازان یادکردن             زبان را زخمه ی فریاد کردن

خوشا از نی خوشا از سرسرودن         خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است                بگو از سر بگیرد دلنشین است

نوای نی نوای  بی نوایی است            هوای ناله هایش  نینوایی است

نوای نی دوای هر دل تنگ                 شفای خواب گُل ،بیماری سنگ

قلم تصویر جانکاهی است از نی           علم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح قلم زد              سر او را به خط نی رقم زد

دل نی ناله ها دارد از آن روز              ازآن روز است نی ناله  پرسوز

چه رفت آن روز در اندیشه ی نی          که اینسان شد پریشان بیشه ی نی؟

سری سر مست شور و بی قراری         چو مجنون در هوای نی سواری

پر از عشق نیستان سینه ی او            غم  غربت ، غم  دیرینه ی او

غم نی بند  بند پیکر اوست                 هوای آن نیستان در سر اوست

دلش را با غریبی، آشنایی است           به هم اعضای او وصل از جدایی است

سرش بر نی ،تنش در قعر گودال         ادب را گه الف گردید،گه دال

ره نی پیچ و خم بسیار دارد                نوایش زیر و بم بسیار دارد

سری بر نیزه ای منزل به منزل           به همراهش هزاران کاروان بردل

چگونه پا ز گِل بردارد اشتر                که با خود باری از سر دارد اشتر؟

گران باری به محمل بود بر نی            نه ازسر،باری از دل بود بر نی

چو از جان پیش پای عشق سر داد       سرش بر نی نوای عشق سرداد

به روی نیزه و شیرین زبانی !            عجب نبود ز  نی شکر فشانی

اگر نی پرده ای دیگر بخواند               نیستان را به آتش می کشاند

سزد گر چشم ها در خون نشیند            چو دریا را به روی نیزه بیند

شگفتا بی سر و سامانی عشق!           به روی نیزه سر گردانی عشق!

ز دست عشق در عالم هیاهوست         تمام فتنه ها زیر سر اوست


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


یا اباالفضل(ع)

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 10:7 صبح

پر کرد مشک و پس کفی از آب بر گرفت

                      می خواست تا که نوشد از آب خوشگوار

آمد به یادش از جگر تشنه حسین(ع)

                     چون اشک خویش ریخت ز کف آب و شد سوار

شد با روان تشنه از آب روان روان

                    دل پر ز جوش و مشک بدوش آن بزرگوار

کردن حمله جمله بر آن شبل مرتضی

                    یک شیر در میان گرگان بیشمار

یک تن کسی ندیده و چندین هزار تیر

                   یک گل ندیده و چندین هزار خار

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


یا حسین(ع)

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 9:55 صبح

تا جمالت عاشقان را زد به وصل خود صلا

                جان و دل افتاده اند از زلف و خالت در بلا

آنچه جان عاشقان از دست هجرت می کشد

               کس ندیده در جهان جز کشته گان کربلا

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


یا زینب (س)

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 9:27 صبح

نام تو را ز ماه محرم شنیده ایم

آری تو را ز حنجره غم شنیده ایم

از لحظه ای که سرو تو افتاد روی خاک

آن قامت بلند تو را خم شنیده ایم

تو معنی استقامت و شجاعتی

آزادگی و صبر تو با هم شنیده ایم

پاکی شبیه شبنم و معصوم مثل گل

وصف تو را ز حضرت مریم شنیده ایم

 

                         سلام علی قلب زینب صبور


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


تاریخ گل

چهارشنبه 85 دی 27 ساعت 9:22 صبح

دلت پهنه آزمون خدا بود

اگر چه تو از پیش

در حلقه محاصره

دندان براق گرگ ها را

حدسی روشن زده بودی

و می دانستی

آرواره ی آب

در هجوم خشک اشقیا

کلید خواهد شد

و زبان زبر مشک

هیچ لفظ مرطوبی را

ادا نخواهد کرد...

گل سرخ

از گریبانت زبانه می کشید

و تو به باغ می اندیشیدی

که در پرچینی از علف

تلف می شد

وقتی به آواز داغدارشبانان

به میدان می شدی

باغ

آفتاب داغ را

از سینه فراخ آسمان می مکید

و دندان براق گرگ ها

در نرمینه ی دلت

افول می کرد

وچنین شد که تاریخ گل

با جغرافیای ارغوانی نامت

جاودانه عجین شد...


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


علی

دوشنبه 85 دی 18 ساعت 2:54 صبح

 

                                            ساقی کوثر یا علی(ع) مددی

 

شهنشاهی که دربانی

              کند اورا به سلطانی

                          جم ودارا و اسکندر

                                    علی هو علی حق

   

  سمن دستی که بشکستی صنم ها از زبر دستی

خدای خانه ی عشقی علی هو علی حق

 

نمایش تصویر در وضیعت عادی

 

           فرا رسیدن عید سعید غدیر خم بر همه عاشقان ولایت مبارک باد

 

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


خدا خانه دارد

دوشنبه 85 دی 18 ساعت 2:31 صبح

فکر کن از این دیوارها خسته شده باشی،از این که مدام سرت می خورد به محدوده های تنگ خودت.به دیوارهایی که گاهی خشت هایش

را خودت آورده ای .فکر کن دلت هوای آزادی کرده باشد .نه آن آزادی که فقط مجسمه ای است و به درد سخنرانی و شعار و بیانیه می

خورد.یک جور آزادی بی حد و حصر که بتوانی دستهایت را از دو طرف باز باز کنی،سرت را بگیری بالای بالا و با هیچ سقفی تصادم

نکنی.پاهات ،بی وزن فروی سیالی قرار بگیرند نه زمین سخت و غیر قابل گذر.رهای رها.

نه اصلا به یه چیز دیگه فکر کن .فکر کن دلت از رنگ ها گرفته باشد ،از ریاها،تظاهرها،چهره های پشت رنگ ها،دلت بی رنگی

بخواد،فضای شفاف بی رنگ.

فکر کن یه حال غیر منطقی بهت دست داده باشد که هر استدلالی حوصله ات را سر برده باشد.دلت بخواهد مثل بچه ها پات را بزنی زمین

 و داد بزنی که من این را می خواهم و منظورت از این خدایی باشد که همین نزدیکی است.یکدفعه میانه ات با خدای دور استدلالیون به هم

خورده باشد.آنها به تو می گویند:عزیزم!ببین!همان طور که این پنکه کار می کند ،یعنی نیرویی هست که این پره ها را می چرخاند پس ببین

 جهان به این بزرگی...،پس حتما خدایی....

فکر کن یه جورایی حوصله ات از این حرف ها سر رفته باشد.دلت بخواهد لمسش کنی .مثل بچه هایی که دوست دارند برق توی سیم را

هم تجربه کنند.دلت هوای خدایی را کرده باشد که می شود سر گذاشت روی شانه اش و غربت سال های هبوط را گریست.خدایی که بشود

 چنگ زد به لباسش و التماس کرد.خدایی که بغل باز می کند تا در آغوشت بگیرد .حتی صدایت می کند:«سارعوا الی مغفرة من ربکم...»

خدایی که می شود دورش چرخید و مثل چوپان داستان موسی و شبان بهش گفت «الهی دورت بگردم».

بابا زور که نیست!من الان یک جوری ام که دلم نمی خواهد خدایم پشت سلسله علت و معلول ها ،ته یک رشته دور و دراز ایستاده باشد.می

 خواهم همین کنار باشد .دم دست.نمی خواهم اول به یک عالمه کهکشان و منظومه و آسمان فکر کنم و بعد نتیجه بگیرم که او بالای سر همه

 شان ایستاده.من الان تو حال ضد استدلالم.

خوب حال همه اینها را فکر کردی ؛حالا فکر کن خدا روی زمین خانه دارد.

خدا روی زمین خانه داردو خانه اش از جنس دیوار نیست.از جنس فضای باز است.بیت عتیق.سرزمین آزادی.تجربه نوعی رهایی که هیچ

وقت نداشته ای.حتی رهایی از خودت.

خدا روی زمین خانه دارد .یک خانه ساده مکعبی.با هندسه ای ساده و عجیب.می شود سر گذاشت روی شانه های سنگی آن خانه و

گریست.حس کرد که صاحب خانه نزدیک است.میشود پرده خانه را گرفت،طوری که انگار دامنش را گرفته ای.

خدا خانه دارد.خانه بی رنگی،خانه آزاد،خانه نزدیک،بیت الله.

                                               حتی حسرتش هم شیرین است...


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


عید ولایت

دوشنبه 85 دی 18 ساعت 1:9 صبح

 

                                    در ازل مهر علی را به من آموخته اند

                        

                                   تا ابد نیز دلم دست به دامان علی ست

 نمایش تصویر در وضیعت عادی


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


گلبرگ چهارم انتظار

دوشنبه 85 دی 18 ساعت 12:48 صبح

خودم می دونم که از روز عرفه خیلی وقت گذشته اما دلم می خواست مطلبی رو که آماده کرده بودم برای این روز بنویسم :

به یاد آن عصر گاه که امام حسین (ع) مراسم حج رو نیمه تمام گذاشت و پیش از راهی شدن به سوی کربلا ، در صحرای مکه نیایشی کرد که در تاریخ ثبت شد.خیلی ها روز عرفه ، با بغضی در گلو زیر آسمان خدا می نشینند و همان جملات را تکرار می کنند ،دعای عرفه می خوانند و اشک می ریزند و پرواز می کنند.......

«حمد و سپاس خدایی را سزاست که تیر حتمی قضایش را هیچ سپری نمی شکند و لطف و محبت و هدایتش را هیچ مانعی باز نمی دارد و هیچ آفریده ای به پای شباهت مخلوقات او نمی رسد.....

جهل و نادانی من و عصیان و گستاخی من تو را باز نداشت از اینکه راهنمایی ام کنی به سوی صراط قربتت و موفقم گردانی به آنچه رضا و خشنودی توست.

پس

هر گاه که تو را خواندم پاسخم گفتی؛

هر چه از تو خواستم عنایتم فرمودی؛

هر گاه اطاعتت کردم قدر دانی کردی؛

و هر زمان که شکرت را به جا آوردم بر نعمتهایم افزودی؛

و اینها همه چیست جز نعمت تمام و کمال و احسان بی پایان تو؟

من کدام یک از نعمت های تو را می توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر بسپارم؟»

 

عصر روز عرفه روح خیلی ها با همین کلمات به اهتزاز در می آد...می خونند و کیف دنیا رو می کنند...

                                                 حیف

                                        من که مثل همیشه جاموندم !!!

 


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


تا پرواز 313 کبوتر

دوشنبه 85 آبان 29 ساعت 10:39 عصر

    ولادت با سعادت هشتمین آفتاب  مهربانی فخر همه ما ایرانیان امام علی ابن موسی الرضا (ع) رو به  آقا امام زمان (عج) و همه عاشقان اهل بیت تبریک و تهنیت می گویم.

آقا جون من منتظر ضمانت شما روز قیامت هستم ها !!!

                                 سلامتی و ظهور مهدی فاطمه صلوات

****************************************************************************************

 

  ولادت با سعادت کریمه اهل بیت ،خانوم و بانومعصومه ی معصوم س رو به همه عاشقان اهل بیت (خصوصا اونایی که عاشق امام رضا ع هستند )و ثامن الائمه و بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه تبریک و تهنیت عرض می کنم

.............................................................................................................................................................

 

ای ناطق قرآن و ای قرآن ناطق!

سلام بر تو آن هنگام که زلال جاری صدایت دلهای تشنه ما را سیراب می کند.

سلام بر تو آن هنگام که یا سهای سپید آیات الهی بر لبانت شکوفا می شود.

ای صاحب عصرو ای امام زمان!

سلام بر تو آن گاه که خورشید به استقبالت می آید و درود برتو آن زمان که ماه با همه ستارگانش جای پایت را بوسه می زنند.

ای منتظر قیام و ای قائم منتظر!

سلام بر تو هنگامی که در انتظار 313 کبوتر مشتاق در میان رکن و مقام می ایستی.

سلام بر تو هنگامی که بر مسند حکومت حق و عدالت می نشینی.

ای امام جمعه موعود!

سلام بر تو هنگامی که عطر نماز و قنوتت به گرد گنبد آسمان می پیچد.

سلام بر تو ان گاه که ذکر رکوع و سجودت در محراب زمین جوانه می زند.

سلام بر تو هر زمان که از نسیم تکبیر و تهلیلت صحن قلب های عاشق لبریز از خدا می شود.

ای چهاردهمین بدرآسمان!

سلام بر تو آنگاه که پلک صبح با سر انگشت محبتت گشوده میشود و ان هنگام که مهر بانترین صبح ها با تبسم دلنشینت طلوع می کند.

ای عزیز دل همه ی ما!

سلام بر تو آن زمان که یوسف ماه از حسن بی حد تو سر در چاه شب فرو می برد و آن هنگام که نسیم دست خدا نقاب از چهره ی زیبای تو بر

می داردو آفتاب نگاهت بر اهل زمین سایه می افکند.

سلام بر تو که سطر نخستین کتاب انتظاری و سر آغاز دفتر آرزوها.

درود های بی پایان همه قلبها و قلمها بر تو باد...


به قلم : جامانده

اللهم عجل لولیک الفرج [ نظر]


<   <<   6   7   8   9      >
: لیست کل منتظرانه ها :